دفعتاً خبر آمد که فدک از دست رفت و این براى شما بانوى من که تازه داغ غصب خلافت دیده بودید، کم غمى نبود.
کارگزاران شما هراسان آمدند و گفتند:
ــ خلیفه ما را از فدک بیرون کرد و افراد خود را در آنجا گماشت.
شما در بستر بیمارى بودید. رنگ رویتان زرد بود و دستهایتان هنوز میلرزید، فروغ نگاهتان رفته بود و دور چشمانتان به کبودى نشسته بود.
از هماندم که عمر در را بر پهلوى شما شکست و جان کودک همراهتان را گرفت و شما فریاد زدید:
ــ فضه مرا دریاب!
من فهمیدم که کار تمام است و شده است آنچه نباید بشود. شما مضطر و مضطرب از بستر بیمارى جهیدید و گفتید:
ــ چرا؟!!
و شنیدید:
ــ فدک را هم غصب کردند، به نفع حکومت غصبى
منبع سایت تبیان
کلمات کلیدی: کشتی پهلو شکسته، حضرت فاطمه(س)، خشم فاطمه (سلام الله علیها)