سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ قطره ای نزد خداوند، محبوب تر از دوقطره نیست : قطره خونی در راه خدا، و قطره اشکی در سیاهی [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
انا مجنون الحسین علیه السلام
درباره



انا مجنون الحسین علیه السلام

وضعیت من در یاهـو
مجنون الحسین(ع)
حسین (ع) به ما آموخت چگونه به اصول گردن نهیم و چگونه پاسداری کنیم . و به ما آموخت چگونه عقیده را مقدس بداریم و چگونه از آن به دفاع برخیزیم. و...
آهنگ وبلاگ

پرستار یادگاران قیام کربلا

حضرت زینب علیهاالسلام

در عظمت زینب کبری همین بس که ایشان مدتی از عمر خود را پرستار یادگاران آخرین برگزیده خدا بوده است. کودکان بی‏سرپرست و بیماری که وی عهده‏دار تیمار آنان بود نیاز شدید به عطوفت، محبت و سرپرستی وی داشتند. پس از واقعه کربلا، حضرت سجاد علیه‌السلام سخت مریض و کودکان بی‏سرپرست و یتیم شده بودند و از نظر غذا، آب و امکانات در مضیقه قرار داشتند و در این حال یک پرستار و سرپرست قوی نیاز داشتند و آن حضرت زینب سلام الله علیها بود.

امام سجاد علیه السلام فرمود: «من در آن شبی که پدرم فردای آن کشته شد نشسته بودم و عمه‏ام زینب نزد من بود و از من پرستاری می‏کرد.»

یکی از دانشمندان لبنانی می‏نویسد: «زینب نشان داد که در میان اهل‎بیت ‏با جرئت‏ترین بانو و فصیح‏تر و بلیغ‏ترین آنهاست. او کارهایی مانند استدلالات عقلی، قوت نفس، شجاعت همراه با فصاحت و بلاغت، در کربلا و بعد از آن انجام داد که شهرتش همه جا پیچید و ضرب‏المثل گردید. مورخان و نویسندگان به این مطلب گواهی می‏دهند.»

در جای دیگر فرمود: «در سفر اسارت از کوفه تا شام مشاهده کردم عمه‏ام زینب گاهی غذای خود را بین کودکان تقسیم می‏نمود و خود از شدت گرسنگی و ضعف نماز شب را نشسته می‏خواند.»

در بین راه شام در یکی از منازل کودکی از شتر می‏افتد، فریاد می‏کند «یا عمتاه‏»! چون حضرت به کمک وی می‏شتابد بچه را در زیر دست و پای شتر کشته می‏بیند.

هنر یک پرستار این نیست که بالای سر بیمار باشد بلکه باید خود را جای او قرار دهد و بگوید گرسنگی او گرسنگی من و درد او درد من و ناله‏های او ناله‏های من است. و حضرت زینب علیهاالسلام در تیمار خود چنین بود.

 

هنرآفرین عصر

هنر روش‎های ویژه و شیوه‏های پیرایش شده حرکت انسان است. در هر امری اگر انسان با روش خاص حرکت کرده و به آن نظم دهد تا به نتیجه مطلوب و نهایی برسد، این هنرمندی است.

زینب سلام الله علیها در سفر آسمانی خود با سه خطر بزرگ مواجه بوده است: یکی از بین رفتن و توجیه کردن خون سیدالشهدا از طرف دشمنان، دیگری ادامه خلافت غاصبانه و سوم حفظ امانت‎هایی که به او سپرده شده بود. او باید ودیعه امامت را که از جانب برادرش امام حسین علیه السلام به او واگذار شده صحیح و سالم به صاحبش تحویل دهد و دیگر این که جان کودکان، دختران و بیمار عزیزش علی بن‏الحسین(علیهما‌السلام) را به قیمت جان خود حفظ کند.

او چه شیوه‏ای برگزیند تا این سه خطر را دفع کند؟

حضرت زینب علیهاالسلام با فصاحت و بلاغتی تمام رسالت ‏خود را ادا می‏نماید، به ‏گونه‏ای که «ابن‏زیاد» اقرار به فصاحت و بلاغت این بانوی سخنور می‏کند و پس از سخنان حضرت زینب می‏گوید: «این زنی است که سخن، به سجع و قافیه گوید و به جان خودم همانا پدرش سخن به سجع می‏گفت و شاعر بود.»

با الهام از فکر بلند و ایمان قوی دو شیوه حساس و مهم را انتخاب می‏کند: یکی حضور در صحنه مبارزه، سیاست و اجتماع مخوف آن زمان و دیگری شیوه تبلیغ در زمان اسارت.

 

1- حضور زینب علیهاالسلام در صحنه اجتماع

سیاست در نگاه او اداره جامعه بر اساس عدل است نه فریب‏کاری . حضور زینب کبری در صحنه‏های سیاسی از کوفه تا شام و از شام تا مدینه در پی از دست دادن یک برادر یا به خاطر چند عزیز نیست‏ بلکه از دیدگاه حضرت زینب مساله اسلام و کفر، ایمان و نفاق و اصل خلافت مطرح است.

حرکت حضرت زینب مفهوم گسترده‏ای دارد و در اعماق خود، تصمیم راسخی را نشان می‏دهد که بر آن است تا حکومتی بناحق غصب شده را بازستاند و امتی را که به جاهلیت گذشته خود بازگشته به راه اعتدال آورد.

در کوفه مردم را متوجه اصل امامت کرده، در مجلس ابن‏زیاد، این جنایتکار را محکوم می‏کند، خشم این ظالم تحریک می‏شود تصمیم به قتل امام زین‏العابدین(علیه‌السلام) می‏گیرد، اما حضرت زینب خود را سپر قرار داده، می‏فرماید: «اگر تصمیم بر قتل او داری باید از جسد من بگذری و اول مرا بکشی.»

در شام و مدینه نیز مردم را علیه حکومت وقت می‏شوراند و مردم با فرستادن نفرین‏ها و حرکت‎های مبارزاتی مخفیانه متاثر می‏شوند و زینب کبری در هر فرصتی وضعیت‏ خلافت را به تصویر می‏کشد و مفاسد را افشاگری می‏کند.

بنابراین حضور زینب کبری در صحنه سیاست ‏یعنی تحکیم اسلام در جامعه که این مساله هم به دوش مرد است و هم مربوط به زن، جز آن که هر وجودی چون دارای ظرفیتی خاص است‏ شیوه خاص نیز باید طی کند. زن از دیدگاه اسلام آنجا که لازم شود باید در جامعه حضور داشته باشد، اما با شرایط ویژه خود؛ حفظ عفت، ایمان، خود نباختن در برابر هر اجنبی، دفاع از حق، عدالت و ولایت.

او در کوفه با مشاهده مردمی فریبکار در اوج استعداد و قله توانایی و در اجرای طرح و شیوه دفاعی خود در نهایت پایداری و ثبات قدم، قرار می‏گیرد. پای نهادن در چنین راهی برای زن، به علت ضعف طبیعتش و فراوانی دردها و رنج‎هایش نه تنها آسان نیست ‏بلکه علاوه بر همت و شجاعت، قدرت ادبی، فصاحت ‏بیان و قوه خلاقه‏ای می‏طلبید تا کلمات را به تمامی از معانی انقلابی و اعتقادی پربار سازد. و مهارت هنرآفرینی نیاز است که حقایق و درد و رنج‎ها را تصویر و وضع موجود را نقد و ترسیم، و حسین و یزید دو چهره متضاد را معرفی ‏کند.

 

2- تبلیغ حضرت در زمان اسارت

حضرت زینب علیهاالسلام در زمان اسارتش تبلیغ را یک وظیفه الهی می‏دانست. با فصاحت و بلاغت موروثی، علم ذاتی، شجاعتی علی‏وار، با این که در بند است اما شمشیر برنده و گویای خود را برهنه کرده، آن را با تمام وجودش علیه تمام اقتدار یک حکومت طاغوتی فرود می‏آورد.

این قهرمان بزرگ تاریخ برای کاری سترگ بپا خاست‏ بی‏آنکه کمترین تردیدی به خاطرش راه یابد یا از آن واقعیت ‏خطرخیز بهراسد.

حضرت زینب علیهاالسلام

او در کوفه با مشاهده مردمی فریبکار در اوج استعداد و قله توانایی و در اجرای طرح و شیوه دفاعی خود در نهایت پایداری و ثبات قدم، قرار می‏گیرد. پای نهادن در چنین راهی برای زن، به علت ضعف طبیعتش و فراوانی دردها و رنج‎هایش نه تنها آسان نیست ‏بلکه علاوه بر همت و شجاعت، قدرت ادبی، فصاحت ‏بیان و قوه خلاقه‏ای می‏طلبید تا کلمات را به تمامی از معانی انقلابی و اعتقادی پربار سازد. و مهارت هنرآفرینی نیاز است که حقایق و درد و رنج‎ها را تصویر و وضع موجود را نقد و ترسیم، و حسین و یزید دو چهره متضاد را معرفی ‏کند.

در رویارویی با «ابن‏زیاد» و «یزید» در کوفه و شام در اطرافش زنان چندی از نزدیکان و خویشان او مانند ستارگان پراکنده بر صفوفی نامنظم گرد آمده بودند که همه آنها جوانب این مبارزه را اندیشیده، آماده پیکار بودند.

گویی زینب کبری در آن لحظه برای رویارویی با دشواری‎ها، قلب «امام حسین‏» را به عاریت گرفته بود. حاضر شدن در کنار ظالمانی که کوه‎های سرکش را به هراس می‏انداخت و انسان‎های زیادی را مرعوب می‏نمود و مردم آن روز رنگ پریده با ترس و هراس جرئت خود را از دست داده بودند کاری بس دشوار می‏نمود. اما حضرت زینب هر چند قلبش پردرد، خاطرش مکدر و تنش ناتوان به نظر می‏رسد اما در عمق وجود ژرفای اندیشه دوربینش صبح شادی و بهجت دمیده و اطمینان خاطری می‏یابد و این اطمینان خاطر از آن نظر است که پیروزی واقعی را در برابر چشم، مجسم می‏بیند.

زن از دیدگاه اسلام آنجا که لازم شود باید در جامعه حضور داشته باشد، اما با شرایط ویژه خود؛ حفظ عفت، ایمان، خود نباختن در برابر هر اجنبی، دفاع از حق، عدالت و ولایت.

حضرت زینب علیهاالسلام با فصاحت و بلاغتی تمام رسالت ‏خود را ادا می‏نماید، به ‏گونه‏ای که «ابن‏زیاد» اقرار به فصاحت و بلاغت این بانوی سخنور می‏کند و پس از سخنان حضرت زینب می‏گوید: «این زنی است که سخن، به سجع و قافیه گوید و به جان خودم همانا پدرش سخن به سجع می‏گفت و شاعر بود.»

حضرت در مجلس یزید چنان فصاحت و بلاغت ‏سر داده، جنایات یزید را بر حاضران در مجلس آشکار نمود که یزید خویشتن را حیران دید و مجلسی را که برای افتخار خود تنظیم کرده بود موجب رسوایی و افتضاح او شد. این سخنان به اطراف پایتخت ‏سرایت کرد و بنی‏امیه منفور و مورد غضب مسلمین شدند و یزید را آشکارا لعن کردند و یزیدی که می‏خواست ‏برای پیروزی خود جشنها بگیرد، با سخنان این بانو چنان پست ‏شد که چاره‏ای ندید جز این که قتل حسین را از خود دفع کند و به ابن‏زیاد نسبت دهد. و در مجلس به صراحت گفت: خدا لعنت کند پسر مرجانه را، من به قتل حسین راضی نبودم. ابن‏زیاد عجله کرد و او را به قتل رسانید!

ولی این سخن در نفوس مردم تاثیر نکرد بلکه کار به جایی رسید که دودمان یزید به کلی نیست و نابود گردید.

حرکت حضرت زینب مفهوم گسترده‏ای دارد و در اعماق خود، تصمیم راسخی را نشان می‏دهد که بر آن است تا حکومتی بناحق غصب شده را بازستاند و امتی را که به جاهلیت گذشته خود بازگشته به راه اعتدال آورد.

یکی از دانشمندان لبنانی می‏نویسد: «زینب نشان داد که در میان اهل‎بیت ‏با جرئت‏ترین بانو و فصیح‏تر و بلیغ‏ترین آنهاست. او کارهایی مانند استدلالات عقلی، قوت نفس، شجاعت همراه با فصاحت و بلاغت، در کربلا و بعد از آن انجام داد که شهرتش همه جا پیچید و ضرب‏المثل گردید. مورخان و نویسندگان به این مطلب گواهی می‏دهند.»

حضرت زینب با استفاده از دو اصل همدوش «پیکار» و «تبلیغ‏»، رسالت عاشورای حسین را با همه ویژگی‎هایش به طرز صحیح به پایان می‏رساند و با قهرمانی خاص خود در بحران‎های فرساینده زندگی مسؤولیت ‏خویش را فراموش نمی‏کند و بسان یک «پیامبر تبلیغی‏» نقشه طرح‏ریزی شده مکتب انقلاب امام حسین علیه‌السلام را شکل می‏بخشد.

این بانو، زینب است. نواده بزرگ پیامبر، دختر سخنور و دانشمند علی، فرزند شجاع و پارسای زهرا، یادگار قیام و پایداری محمد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، چهره نمونه بانوان تاریخ، پیشوای شایسته همه زنان عالم. پرچم‏دار نهضت ‏خونین کربلا، سیاستمدار آگاه به عصر خود و تنها حامی ولایت، دین و مکتب و... .

والسلام، سلام بر او در روز میلاد و میعاد

 

منبع:

مجله ماهنامه کوثر، شماره 6 ، حسین علوی مهر .

 

پیوند به :

پرستاری از دیدگاه ائمه علیهم السلام

بزرگانی که پرستاری می کردند

پاداش پرستاری

سایت:تبیان


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مجنون الحسین(ع) 87/2/22:: 7:2 صبح     |     () نظر


انجمن علمی تفریحی فورآل