من بسیجی ام از عمق تاریخ
بسیجی ستاد سوختن است بسیجی کارمند کبریاست بسیجی دستفروش دل است
بسیجی اجاره نشین خداست و کرایه عبودیت خود را به صاحب خانه کعبه پرداخت می کند
بسیجی جوان عرفان است چهارده سالگی عشق است.
من خود یک ((زیارت وارث)) کامل را در چشمان یک بسیجی عاشق تا ته خوانده ام .من یک
((اربعین))تمام در چله چشم یک عارف ریاضت کشیده ام.من در ((مدرسه عشق)) ثبت نام کردم.
روی یک نیمکت با یک بسیجی نشستم و ((الفبای)) عاشقانه حیات را آموختم. من نمی توانستم بدون
بسیج به ((جنگ جاهلیت)) بروم من نمی توانستم بدون ثبت نام دسته مجاهدان به ((شکار نفس)) بپردازم.
بدون بسیجی شناسنامه عشق باطل استبدون بسیجی عقد محبت نا بستنی است بدون بسیجی نمی توان هیچ
ویرانستانی را آباد کرد. باید تنگه تنفس را بست وتجارت آزاد شیطان را زیر گلوله گرفت. هیچ جنگی بدون
بسیج پیروز نمی شودو هیچ صلحی بدون بسیج پایدار نیست. ((بسیجی نویسنده جنگ وصلح است))
بسیجی تنها عاشقی است که می تواند ((کاسه زهر))را بنوشد و ترانه ((احلی من العسل )) بخواند. بیایید
بسیج بکاریم تا استقلال درو کنیم . بیایید به دست بسیجی ها برکت را بسته بندی کنیم وبه نام نامی بیسج قرار
دادهای بزرگ را ببندیم. بسیجی می تواند معا هده ((رژی)) را لغو کند .
نویسنده و اهل قلم بسیجی
سکینه غلامی - خراسان
کلمات کلیدی: